(-:وبلاگ سرگرمی ها و دانستنی های سیب:-)

همــــه جـــــور چیـز باحالـ برایـــــ همــــه!

(-:وبلاگ سرگرمی ها و دانستنی های سیب:-)

همــــه جـــــور چیـز باحالـ برایـــــ همــــه!

۴ همسر بازرگان (داستان کوتاه ۲)

بازرگانی ثروتمند ۴ همسر داشت .همسر چهارم او بسیار زیبا بود و سوگلی او محسوب می شد .بازرگان به او خیلی علاقه مند بود و هرچه می خواست برایش تهیه می کرد . 

بازرگان همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و در تمام مهمانی ها به وجود او افتخار می کرد .او همسر دومش را هم خیلی دوست داشت و هروقت مشکلیی برای بازرگان رخ می داد همسر دومش به او کمک می کرد و مشکل را رفع می مکرد .  

همسر اول بازرگان بسیار باوفا بود و همواره او را از عمق جان و دل دوست داشت ولی بازرگان به ندرت با او صحبت می کرد . 

روزی بازرگان سخت بیمار شد و دکتر هاگفتند دیگر امیدی به او نیست . بازرگان ۴ همسرش را صدا زد و گفت :من بسیار شما را دوست داشتم و هر چه خواستید فراهم کردم .  حالا از شما می خواهم بعد از مرگ من به من وفادار بمانید و با کسی ازدواج نکنید .  

سوگلی بازرگان گفت :امکان ندارد! و از اتاق بیرون رفت . بازرگان بسیار غمگین شد . همسر سومش گفت : نه من زندگیام را دوست دارم و بعد از تو حتما ازدواج می کنم . این پاسخ نیز بازرگان را بسیار غمگین کرد . همسر دوم بازرگان نیز گفت : متاسفم من نیز قولی نمی دهم اما بیشترین لطفی که می توانم به تو بکنم این است که گاهی سر قبرت می آیم .  

بازرگان بسیار ناراحت شد و چشمانش را بست . در این هنگام صدای زنی را شنید که می گفت : همسر عزیزم من به تو وفادار خواهم ماند و برایم مهم نیست تو کجا باشی . 

بازرگان چشمانش را باز کرد و همسر اولش را دید و گفت ک کاش آن موقع که می توانستم بیشتر به تو توجه می کردم .  

                                     *        *        * 

همسر چهارم بازرگان جسم او بود . در این دنیا هرچه پول و ثروت صرف زیبایی آن کنیم پس از مرگ ما را تنها می گذارد . همسر سومش دارایی و ثروت او بود . آنها نیز پس از مرگ ما را تنها می گذارند . همسر دومش دوستان و فامیل او بود . آن ه هم فقط در روز مرگ به یاد ما هستند و بعد از آن فراموشمان می کنند .  

همسر اول او  روح او بود .عشق ربانی و اعمال خوب در این دنیا همواره با ما خواهند بود و پس از مرگ نیز ما را تنها نمی گذارند . 

 

                   همسر چهارم . همسر سوم . همسر دوم . بازرگان . همسر اول .

نظرات 1 + ارسال نظر
کیان یکشنبه 18 اردیبهشت 1390 ساعت 10:34 ق.ظ

عکس شخصیت های داستان رو خیلی با حال گذاشته ای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد