(-:وبلاگ سرگرمی ها و دانستنی های سیب:-)

همــــه جـــــور چیـز باحالـ برایـــــ همــــه!

(-:وبلاگ سرگرمی ها و دانستنی های سیب:-)

همــــه جـــــور چیـز باحالـ برایـــــ همــــه!

فال حافظ

فال حافظ - نیت کن و اشاره ای فرما 
 
 
(نیت کنید و سپس روی تصویر بالا کلیک کنید .)

جک سری ۲

یک مرده یک تیمساره رو می بینه ازش می پرسه : تو سربازی ؟ تیمساره می بینه یارو نمی فهمه می گه آره . یارو با حالتی توهین امیز بهش می گه پس چرا لباس تیمسار پوشیدی؟؟ 


 یک روز یکی می ره مانور بهش می گن بپر پایین و دکمه ی جلیقه ات رو چند بار فشار بده تا باز شه . یارو می پره و دکمه رو چند بار فشار می ده ولی باز نمی شه . با خودش می گه:خوب شد مانور بود ...!

درباره ی من

سلام . خوبین ؟ 

من تری ترقه هستم . ولی اصلا پر سر و صدا و پر جنب و جوش نیستم . 

بیشتر اوقات انقدر حواسم تو عالم خیاله که نمی فهمم دوستام چی می گن . ولی اونا بر عکس من خیلی پرحرفن .               نغمه و گلسا و آفرین ... و من 

من دو تا جوجه اردک هم دارم ... جوجی و جوجو . خیلی دوستشون دارم  

و البته یک عالمه چیز دیگه هم هست که شاید بعدا تو قسمت درباره ی من بذارم . 

من آبمیوه - کتاب هایی که باید برای خوندنشون از شب تا صبح بیدار بمونم - گیاه جلوی پنجره ی اتاقم - بستنی یخی - کتاب های علوم ترسناکم -روان نویسهام - جعبه ی مدادرنگی 50 رنگه ام - 

پاک کن خمیری ها یم -نقاشی های خودم که روی دیوار اتاقمن - معما هایی که مغزم واسه حل کردنشون جوش میاره - بسکتبال - شنا توی استخر - دستبندها و گردنبندهای رنگ و وارنگم - ماهی ام که چند روز پیش به خاطر پیری درگذشت و از عید 88 داشتمش -ماجرا جویی با دوستام - کتاب های ترسناک و فیلم های ترسناک و وبلاگم رو خیلی دوست دارم .  

یه چیز دیگه هم درباره ی من هست ... بچه ها دوست دارن سر امتحان کنار من بشینن 

          ولی من از خودم تعریف نمی کنم . من پیانویم را هم خیلی دوست دارم . ولی امان از دست والس 10 شوپن ...     

و البته انگلیسی هم کار می کنم ...6-7 سالی می شه . شاید امسال تابستون تو مهدکودک سابقم کار کنم به عنوان معلم کمکی . فعلا بای بای تا پست بعدی ...

معما ی انیشتین

معمای انیشتین:

"درخیابانی ۵خانه در ۵رنگ متفاوت وجود دارد در هریک از این خانه ها یک نفر باملیت متفاوت از دیگران زندگی میکند این ۵صاحب خانه هر کدام نوشیدنی متفاوت می نوشند؛ سیگار متفاوت میکشند وحیوانات متفاوتی نگه داری میکنند .

به این سوال باید جواب بدین:کدامیک از آنها در خانه ماهی نگه میدارد؟

توضیحات بیشتر:

(۱.مردانگلیسی در خانه قرمز زندگی میکند.

۲.مرد سوئدی یک سگ دارد

۳.مرد دانمارکی چای مینوشد

۴.خانه سبز درسمت چپ خانه سفید قرار دارد

۵.صاحب خانه سبز قهوه مینوشد

۶.شخصی که سیگار pallma میکشد پرنده نگه میدارد

۷.صاحب خانه زرد سیگارDunhillمیکشد

۸.مردی که در خانه وسطی زندگی میکند شیر مینوشد

۹.مرد نروژی دراولین خانه زندگی میکند

۱۰.مردی که سیگار Blendsمیکشددر کنار مردی که گربه نگه میدارد زندگی میکند

۱۱.مردی که اسب نگه میدارد کنار مردی که سیگار Dunhillمیکشد زندگی میکند

۱۲.مردی که سیگار Blue master میکشد آب جو مینوشد

۱۳.مرد آلمانی سیگارDrince میکشد

۱۴.مرد نروژی کنار خانه آبی زندگی میکند

۱۵.مردی که سیگارBlends میکشد همسایه ای دارد که آب مینوشد.)

 

"به گفته انیشتین هر کس بتواند این معما را حل کند از نوابغ دنیا محسوب میشود"

 

هر کس جواب رو پیدا کرد با راه حلش بگه ؛جوابو تو ادامه مطلب گذاشتم .(83% دانشمندان تایید کرده اند)فقط زمان بگیرید که تو چه تایمی به جواب رسیدین؛ مهمه.

 

یه راهنمایی : برای اینکه سریعتر به جواب برسین یه  جدول بکشید.   

پاسخ در ادامه ...

ادامه مطلب ...

۴ همسر بازرگان (داستان کوتاه ۲)

بازرگانی ثروتمند ۴ همسر داشت .همسر چهارم او بسیار زیبا بود و سوگلی او محسوب می شد .بازرگان به او خیلی علاقه مند بود و هرچه می خواست برایش تهیه می کرد . 

بازرگان همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و در تمام مهمانی ها به وجود او افتخار می کرد .او همسر دومش را هم خیلی دوست داشت و هروقت مشکلیی برای بازرگان رخ می داد همسر دومش به او کمک می کرد و مشکل را رفع می مکرد .  

همسر اول بازرگان بسیار باوفا بود و همواره او را از عمق جان و دل دوست داشت ولی بازرگان به ندرت با او صحبت می کرد . 

روزی بازرگان سخت بیمار شد و دکتر هاگفتند دیگر امیدی به او نیست . بازرگان ۴ همسرش را صدا زد و گفت :من بسیار شما را دوست داشتم و هر چه خواستید فراهم کردم .  حالا از شما می خواهم بعد از مرگ من به من وفادار بمانید و با کسی ازدواج نکنید .  

سوگلی بازرگان گفت :امکان ندارد! و از اتاق بیرون رفت . بازرگان بسیار غمگین شد . همسر سومش گفت : نه من زندگیام را دوست دارم و بعد از تو حتما ازدواج می کنم . این پاسخ نیز بازرگان را بسیار غمگین کرد . همسر دوم بازرگان نیز گفت : متاسفم من نیز قولی نمی دهم اما بیشترین لطفی که می توانم به تو بکنم این است که گاهی سر قبرت می آیم .  

بازرگان بسیار ناراحت شد و چشمانش را بست . در این هنگام صدای زنی را شنید که می گفت : همسر عزیزم من به تو وفادار خواهم ماند و برایم مهم نیست تو کجا باشی . 

بازرگان چشمانش را باز کرد و همسر اولش را دید و گفت ک کاش آن موقع که می توانستم بیشتر به تو توجه می کردم .  

                                     *        *        * 

همسر چهارم بازرگان جسم او بود . در این دنیا هرچه پول و ثروت صرف زیبایی آن کنیم پس از مرگ ما را تنها می گذارد . همسر سومش دارایی و ثروت او بود . آنها نیز پس از مرگ ما را تنها می گذارند . همسر دومش دوستان و فامیل او بود . آن ه هم فقط در روز مرگ به یاد ما هستند و بعد از آن فراموشمان می کنند .  

همسر اول او  روح او بود .عشق ربانی و اعمال خوب در این دنیا همواره با ما خواهند بود و پس از مرگ نیز ما را تنها نمی گذارند . 

 

                   همسر چهارم . همسر سوم . همسر دوم . بازرگان . همسر اول .

بازی کرم ها

http://blogers.ir/cod/flash-games/1/ 

روی لینک بالا کلیک کنید و با سرعت عمل بالا کرم را بوسیله ی دکمه های فلش دار صفحه کلید حرکت دهید . سعی کنید غذا ها را بگیرید و به دیواره ها برخورد نکنید .

ز مثل ... زندگی ( داستان های کوتاه ۱)

برای اونایی که قدر عمرشونو نمیدونن. 

ابتدا می مردم برای اینکه دبیرستان را تمام و دانشگاه را شروع کنم . 

بعد از آن می مردم برای اینکه تحصیلم در دانشگاه تمام شود و کار را شروع کنم . 

بعد از آن می مردم برای اینکه ازدواج کنم و بچه دار شوم . 

بعد از آن می مردم برای اینکه بچه ها بزرگ شوند و به مدرسه بروند و من بتوانم  به کار برگردم .  

بعد از آن می مردم برای اینکه بازنشسته شوم و حالا لحظه ی مردنم فرا رسیده و دریافتم که فراموش کردم زندگی کنم ...

ارزیابی

من آمار بازدید کننده ها رو دارم همه باید به این بخش پاسخ بدن .  

وبلاگم رو چگونه ارزیابی میکنید؟ 

۱- عالی       ۲- خوب    ۳-متوسط    ۴-بد    ۵-افتضاح 

 

 

تعارف نکنید این برای بهتر شدن وبلاگه . شمارتون رو نظر بدین .